عشق زندگیمون آرشیناعشق زندگیمون آرشینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

آرشینا بهترین اتفاق زندگی ما

اولین مروارید نفسم هوراااااااااااااااا

عسلم خونه ی مامان نصی که بودیم و در ادامه ی واکسن 4 ماهگیت،بی اختیار اشک میریختی،بی تابی میکردی،دکتر بردیمت و اولین آزمایشو اونجا دادی،گفتن هیچیت نیست فقط کمی لثه هات متورم شده،مامان نصی برات آش دندونی پخت که درد لثه هات کمتر بشه گلم .چند شب پشت سر هم تا صبح به اتفاق بابا علی که خیلی هم برای شما ناراحت بود بیدار میموندیم.مامان نصی هم شبا پاشویت میکرد چو داغ بودی.تا اینکه صبح خوابت برد وقتی بیدار شدی مامان نصی خبر بیرون اومدن اولین مرواریدتو داد.مامان بمیره برات گریه هات بی علت نبود.مامان فری هم اومد اونجا کیک و شمع خریدیم و یه جشن کوچیک گرفتیم. ناراحت بودم،چون دندونات خیلی زود دراومدن و امکان داشت زود خراب بشن. این خبر ...
29 شهريور 1391

شیرین ترین خواب کودکانه

    رنگین کمون زندگی ما مامانی وقتی میخوابی اینقدر معصوم و زیبایی که آدم دوست داره درسته قورتت بده. اینقدر خوابت زیباست که میشینیم بالای سرت و نگات میکنیم .خوابت آرامشی داره که هیچ جای دنیا پیدا نمیشه.مامانی فدات وقتی تو آرومی و آرامش داری منم با آرامش تو به آرامش میرسم قلبونت بلم الهیییی...     ...
24 شهريور 1391

من فقط شیشه و پستونک نی نی هارو دوست دالم

ستاره ی شبای مامان و بابا از اون اولی که بدنیا اومدی حتی توی بیمارستان شیشه و پستونکتو اوورده بودم مامانی ولی اصلا دوست نداشتی و نخوردی .جالب اینجا بود که مامان فری یه شیشه شیر عروسکی برات خریده بود که توش کش سر داشت و اونو میخوردی و دوست داشتی.یه پستونکم آویزون گردن عروسکت بود که خیلی دوستش داشتی .توی عکس مشخصه الهی فدات شم...       ...
24 شهريور 1391

آرشینا اینجا،آرشینا اونجا،آرشینا همه جا

احساس قشنگم دیگه هر ثانیه یه جای خونه میبینمت،ماشالا شیطون شدی حسابی.راستی گفتم که شیشه و پستونک نمیخوری ولی جالب اینجاست که الان که عروسکاتو میتونی برداری.پستونک عروسکت وشیشه شیرشو میخوری و کلا هرچی که متعلق به دنیای عروسکا باشه رو دوست داری ... ماه منی دوست داریم...     ...
24 شهريور 1391

مامانی و آرشینا

ماه زیبای من مامانی داشت به روز 18 شهریور و روز سرکاررفتن نزدیک میشد.غم تو شده بود برام غم عالم دیگه فکرم به هیچ جا قد نمیداد.یه مهدکودک نزدیک شرکت بود که پارسال و موقع بارداریم اونجا رفته بودم و اونا هم گفتن که نوزادی ندارن و از یک سال به بالا قبول میکنن. تموم غمم شده بود: از یه طرف شیشه و پستونکی که نمیگرفتی . از یه طرف بعد مسافت و شیردهی. از یه طرف سن پایینت . از طرف دیگه اینکه واقعا دلم برات میسوخت . خلاصه اینکه رفتم اون مهد نزدیک شرکت تا باهاشون صحبت کنم فقط تورو قبول کنن که بهم نزدیک باشی و بتونم بهت شیر بدم و بهت سربزنم .از اونجایی که خدا خیلی مهربونه،وقتی رفتم دیدم تازه مجوز...
24 شهريور 1391

18 شهریور انتهای تموم فکرای 15 ماهم(9 ماه بارداری+6 ماه مرخصی زایمان)

بمیرم برای گریه هات مامانی امروز بردمت مهد و خودمم رفتم سرکار.به مربیت گفتم تا گریه کردی میسکال بزنه من مثل برق و باد خودمو برسونم .روز خسته کننده و غم انگیزی توی زندگیم بود. احساس میکردم هیچ کسیرو توی دنیا ندارم که دستمو بگیره. توی روز چهار پنج بار با میسکالای مربیت دوویدم به سمت مهد و وقتی گریه هاتو میدیدم روانم بهم میریخت .تک تک اجزای بدنم به هر سو پر میکشید. اینقدر گریه کرده بودی چشات شده بود نخود.گونه هات گل انداخته بود.مامانت بمیره الهی .روز اول گذشت و استرس ازم کم نشد که نشد.روز دوم با میسکال مربیت به سمت مهد دوویدم خیس عرق بودم از ناراحتی .منظره ای رودیدم که هیچوقت توی تموم زندگیم تجربه ش نکرده بودم.ساعت 1...
24 شهريور 1391

آرشینا و و اولین اصلاح مو (چتری )

الهی فدات شم نفسم از نوزادی پرمو بودی و یواش یواش کمی از موهای بغل سرت داشت میریخت ولی موهای بالای سرت همچنان پابرجا بود.مامانی تصمیمی گرفت ببردت حموم و همونجا برات چتری بزنه .آخ آخ نمیدونی چقدر با چتری نفس تر و جیگرتر شدی اگه میدونستم زودتر میزدم .مبارکت باشه قشنگم ...       ...
24 شهريور 1391

180 روزگی همه ی هستیم

دخملم 6 ماهه شد هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا عزیز دل مامان و بابا روزای سخت تموم شده و شما یه دسته گل شدی،گل بودی ولی شکوفاتر شدی. مامان بمیره برات واکسنتو زدم نسبت به واکسن 4 ماهگیت خیلی اذیت نشدی ولی 2 روز تب داشتی. بمیرم برات دندونای خرگوشی و نیشت هر 4 تا باهم نوک زده،دیگه خیلی داری اذیت میشی .منم برات پماد بی حس کننده میزنم و قطره استامینوفن برای کمتر شدن دردت میدم.کاری از دستم برنمیاد گلکم ایشالا خیلی زود از درد لثه و دندون هم رهایی پیدا میکنی.مامان و بابا همیشه توی غم و درد و شادی باهات همراهن گلم ... دوست داریم یه عالمهههههههههههههه هرچی بگیم بازممممممممممممم کمههههههههههههههههه... ...
24 شهريور 1391